آیا حکومت 22 ساله پوتین به پایان نزدیک شده است؟
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۴۵۴۰۰
به گزارش جماران، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه روز جمعه ۷ اکتبر ۷۰ ساله شد. اگرچه به مناسبت این روز پاتریارک کریل، رهبر کلیسای ارتدوکس روسیه در پیامی خطاب به او گفت «خدا شما را در قدرت قرار داده»، اما به نظر نمیرسد که این دیدگاه از سوی همه شهروندان روسیه تایید شود.
پوتین برخلاف سالهای گذشته که تولدش را با انجام سفرهای خارجی، پیادهروی در سیبری یا بازی هاکی با افراد مشهور جشن میگرفت، این بار روز تولدش را در محل کارش گذراند و در نشستی در سن پترزبورگ با سران کشورهای مستقل مشترکالمنافع تحت رهبری روسیه سپری کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پوتین در حالی ۷۰ ساله شده که در مقابل خود، طوفانی را میبیند که ساخته و پرداختۀ خودش است. ارتش او در اوکراین شکستهای تحقیرآمیزی متحمل شده؛ صدها هزار روس در حال فرار از دستور بسیج عمومی او هستند و نظامیان او علنا به رهبران نظامی این جنگ توهین میکنند.
واکنش او به این تحولات این بوده که برای حفاظت از دستاوردهای روسیه در اوکراین، بارها قدرتهای مقابل را به استفاده از سلاح هستهای تهدید کند؛ تهدیدی وحشتناک که در صورتی عملی شدن، ادعای «برقراری ثبات» که او بارها در جریان حکومت ۲۲ سالهای تکرار کرده را بر باد خواهد داد.
آندی کولسنیکوف، پژوهشگر ارشد مرکز کارنگی در این باره میگوید: «این واقعاً لحظه سختی برای پوتین است، اما او نمیتواند دیگران را متهم کند؛ این کار را خودش انجام داده است.»
یک مکانیزم «خود تخریبی»
پوتین با به راه انداختن جنگ فاجعهبار در اوکراین، یعنی بزرگترین درگیری نظامی اروپا از زمان جنگ جهانی دوم، یک قرارداد اجتماعی نانوشته را نقض کرد؛ قراردادی که بر اساس آن روسها بطور ضمنی پذیرفته بودند در ازای داشتن رفاه نسبی و ثبات داخلی، از آزادیهای سیاسی بوجود آمده پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی چشمپوشی کنند.
میخائیل زیگار، روزنامهنگاری که ارتباطات زیادی با نخبگان کرملین داشته و کتابی پرفروش نیز درباره پوتین و اطرافیانش منتشر کرده، میگوید که این حمله نه تنها برای مردم بلکه برای نزدیکترین افراد به پوتین نیز غافلگیر کننده بود.
او میگوید: «همه آنها در شوک فرو رفتند. هیچکدام از آنها نمیخواست چنین وضعیتی را ببیند زیرا با ادامه این وضع، همه چیز را از دست خواهند داد و آنها به خوبی میدانند که جایی برای فرار ندارند.»
استانیسلاو بلکوفسکی، یک مشاور سیاسی قدیمی با ارتباطات گسترده در میان اعضای طبقه حاکم نیز این تهاجم را یک مکانیزم «خود تخریبی» برای پوتین، رژیم او و فدراسیون روسیه توصیف میکند.
از نظر او، اقدام پوتین در صدور فراخوانی برای بسیج نیروهای ذخیره و الحاق چهار منطقۀ اوکراین به خاک روسیه نیز اقدامات عجولانۀ دیگری بودند که از سوی پوتین و در واکنش به عقب نشینیهای مکرر ارتش روسیه زیر ضربات نیروهای اوکراینی مسلح به سلاحهای غربی انجام شد و وفقط اوضاع را بدتر کرد.
به گفتۀ او، صدور این فراخوان نهتنها بر هرج و مرجها افزود و بسیاری را مجبور به فرار از کشور و هجوم به کشورهای همسایه کرد، بلکه ارتش را نیز که پیش از این با کمبودهای تدارکاتی زیادی روبرو بود، در سازماندهی و آماده سازی سربازان تازه وارد ناتوانتر کرد.
به همین دلیل است که اخبار دریافتی از داخل روسیه نشان میدهد به بسیاری از سربازان تازه وارد گفته شده که کیتهای پزشکی و سایر وسایل اولیه را خودشان بخرند و در حالی که منتظر اعزام به جبهه هستند، روی زمین بخوابند.
استانیسلاو بلکوفسکی معتقد است که دستور بسیج عمومی، پایگاههای اصلی حمایت از پوتین را نیز تضعیف و زمینه را برای تحولات سیاسی احتمالی در آینده فراهم کرده است؛ زیرا «بعد از صدور فرمان بسیج عمومی، دیگر نمیتوان به کسی توضیح داد که سیستم او همچنان دارای ثبات است».
رقابت بر سر قدرت
شکستهای پی در پی در اوکراین همچنین باعث شد که انتقادات بسیاری به طور علنی علیه برخی از ارشدترین مقامات نظامی روسیه مطرح شود و کرملین نیز کاری برای متوقف کردن این انتقادات انجام نداد.
این گمان مطرح است که سکوت کرملین در این باره، احتمالا نشانۀ قصد پوتین برای ایجاد تغییرات عمده در بالاترین مقامات کشور و احتمالا سرزنش مقامات ارشد نظامی به عنوان عاملان وقوع شکستها باشد.
بلکوفسکی می گوید: «اختلاف میان گروههای قدرتمند اطراف پوتین نیز میتواند سیستم را بیثبات کند و کنترل پوتین بر اوضاع کشور را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.»
این وقایع در حالی روی میدهد که پوتین پیش از این بارها حکومت آشفتۀ سلف خود بوریس یلتسین را سرزنش کرده و «دوران زوال» خوانده بود.
تاکتیک پوتین برای خروج از بحران
از نظر بلکوفسکی، پوتین امیدوار است از اهرم انرژی به عنوان یک «ابزار فشار» در مقابل غرب استفاده کند و به کمک روشهایی از جمله کاستن از صدور گاز به اروپا و انعقاد توافقی با اوپک برای کاهش تولید نفت، قیمتها را بالا ببرد و بر ایالات متحده و متحدانش فشار بیاورد. تا به این ترتیب غرب به طور ضمنی وضعیت موجود در اوکراین را بپذیرد، همکاریهای انرژی با روسیه را از سر بگیرد، تحریمهای فلج کننده را لغو و داراییهای روسیه را آزاد کند.
به گزارش یورونیوز، پوتین همچنین در تلاشی بیپرده برای وادار کردن اوکراین و متحدان غربیاش به عقبنشینی، تهدید کرده که از «همه ابزارهای موجود» برای دفاع از سرزمینهای تازه الحاق شدۀ اوکراین استفاده خواهد کرد.
استانیسلاو بلکوفسکی تهدیدهای هستهای پوتین را بازتابی از «ناامیدی فزاینده» او میداند و میگوید: «این آخرین گام برای او است و این حرکت را باید یک خودکشی دانست. اگر او واقعا برای انجام چنین کاری آماده باشد به این معنی است که ما شاهد حکومت دیکتاتوری هستیم که حتی بدتر از استالین است.»
اگرچه برخی معتقدند که چنانچه پوتین اگر دکمه تسلیحات هستهای را فشار دهد، ناتو میتواند با سلاحهای متعارف به روسیه حمله کند و به همین دلیل پوتین از تهدید فراتر نمیرود، اما بلکوفسکی هشدار میدهد که پوتین قاطعانه بر این باور است که اگر روسیه از سلاح هستهای با بازده انفجاری پایین استفاده کند، ایالات متحده و متحدانش جرأت نخواهند کرد که پاسخی بدهند؛ به همین دلیل هر احتمالی وجود دارد.
بلکوفسکی تاکید میکند که در قبال پوتین نباید تنها به معیارهای منطقی اتکا کرد؛ زیرا دلیلی که کارشناسان نتوانستند الحاق کریمه به روسیه یا تهاجم فعلی را پیشبینی کنند، این بود که برای پیشبینی رفتار پوتین، تنها به معیارهای منطقی بسنده کرده بودند.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا ولادیمیر پوتين جنگ اوکراین با روسیه افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۴۵۴۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واقعاً روس ها درباره جنگ پوتین چه فکر می کنند؟/ سقوط مخاطبان تلویزیون دولتی در روسیه/ روس ها بیشتر چه کلماتی را در گوگل جست و جو می کنند؟
در 23 ژوئن 2023، یوگنی پریگوژین، رهبر واگنر، شورشی علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به راه انداخت.
به گزارش جماران، فارن پالیسی در این باره می نویسد: تصمیم پریگوژین منجر به برخی از خارقالعادهترین صحنهها در تاریخ اخیر روسیه شد. هنگامی که نیروهای گروه واگنر کنترل مرکز استان روستوف را به دست گرفتند، جمعیت شهر علناً شورشیان را در آغوش گرفتند و برای آنها غذا و نوشیدنی آوردند و آنها را در مقابل دوربین های تلویزیونی زنده تشویق کردند. زمانی که پریگوژین شخصاً ظاهر شد، اندکی قبل از اینکه سرانجام شورش خود را رها کرد، همه از او استقبال کردند. اینجا چه خبر بود؟ آیا مردم روستوف صرفاً وضعیت پریگوژین را به عنوان گویای حقایق ناخوشایند در مورد حمله به اوکراین تحسین می کردند؟ آیا آنها فقط ناامیدی خود را از بی کفایتی آشکار سران ارتش عادی ابراز می کردند؟ آیا آنها فکر می کردند که واگنر پیروز می شود و در حال انتخاب طرف خود در این مخاصمه بودند؟ آیا آنها از فرصت برای ابراز نارضایتی گسترده تر استفاده می کردند؟ یا همه موارد فوق - یا هیچ کدام؟
شورش پریگوژین تصویر واضحی از مشکلاتی را ارائه می دهد که هر کسی که سعی می کند بفهمد مردم روسیه واقعاً چه فکری می کنند، با آن مواجه است. اما این سوالی است که نیاز به پاسخ فوری دارد. مقابله با رژیم پوتین و جنگ آن علیه اوکراین بسیار سخت تر خواهد بود مگر اینکه سیاست گذاران و استراتژیست ها بتوانند به درک درستی از افکار عمومی روسیه برسند.
پوتین در سخنرانی شب سال نو خود در پایان سال 2023 این دیدگاه را بیان کرد که میخواهد روسها و تا حدی سایرین بپذیرند: مردم روسیه و رهبر آنها یک «جامعه متحد» را تشکیل میدهند. در این روایت، بین دیدگاه پوتین برای کشور و آنچه روسهای معمولی میخواهند، فاصلهای وجود ندارد و این شامل جنگ در اوکراین میشود، که او آن را به عنوان یک مبارزه قهرمانانه (علیه به اصطلاح نئونازیها) به تصویر میکشد که به طور گسترده توسط شهروندان حمایت میشود.
البته واقعیت نسبتاً پیچیده تر است. این ظاهر اجماع یکپارچه توسط یک دولت پلیسی فراگیر اجرا می شود. یک دستگاه امنیتی عظیم همه چیزهایی را که روسها میگویند و انجام میدهند زیر نظر دارد. برخی از برجستهترین منتقدان پوتین، مانند ولادیمیر کارا مورزا و ایلیا یاشین، به اتهام انتشار «اطلاعات نادرست» درباره ارتش روسیه و جنگ، در حال گذراندن محکومیتهای چشمگیر زندان هستند. الکسی ناوالنی، مخالف پیشرو، یکی دیگر از فعالان معروف ضد جنگ، اخیراً در شرایط نامشخصی در زندان درگذشت. اندکی پس از آن، دستیار او که در تبعید در لیتوانی زندگی می کرد، مورد حمله وحشیانه یک مهاجم با چکش قرار گرفت.
روس های معمولی به خوبی از خطرات ناشی از گفتن حرف نادرست آگاه هستند. سالمندان هنوز خاطرات روشنی از زندگی در زمان رهبران سابق جوزف استالین و لئونید برژنف دارند، خاطراتی که به طرق مختلف به نسلهای کنونی رسیده است.
لیوبوف سوبول، فعال اپوزیسیون تبعیدی معتقد نیست که روسها مایلند آنچه را که فکر میکنند به مسئولان برگزار کننده نظرسنجی ها بگویند: او به فارن پالیسی گفت: «بیشتر اوقات با پاسخهایی که طرفداران دولت را منحرف میکند، نتایج غیرقابل اعتمادی دریافت میکنید. کسانی که از رژیم پوتین حمایت می کنند صادقانه و آشکار پاسخ خواهند داد، در حالی که افراد مخالف از ترس انتقام، مشکلات در محل کار و سایر مشکلات از گفتن حقیقت و بیان احساسات واقعی خود می ترسند.»
نظرسنجی قابل اعتماد به حداقل میزان اعتماد نیاز دارد و اعتماد عموماً در همه جوامع بسته، نه تنها روسیه، کم است. دقت هر نظرسنجی افکار عمومی منوط به در دسترس بودن پاسخ دهندگانی است که هیچ ترسی از پیامدهای منفی ندارند و می توانند پرسشگران خود را نسبتاً قابل اعتماد بدانند. هیچ یک از این شرایط در روسیه وجود ندارد.
برگزارکنندگان نظرسنجی در همه جا نگران چیزی هستند که آن را سوگیری مطلوبیت اجتماعی مینامند ؛ فشار شدید برای گفتن آنچه میدانید از شما انتظار میرود، اما در حکومتهای استبدادی، این مشکل بسیار حادتری است. تعداد کمی از روسها ممکن است نظرات واقعی خود را با کسی که نمیشناسند و از طریق تلفن با آنها تماس گرفته در میان بگذارند و حتی تعداد کمتری نیز احتمالاً نظرات مخالف خود را بیان میکند.
اینکه غرب و اوکراین چگونه پیامهای خود را به جمعیت روسیه میفرستند، تا حد زیادی به این بستگی دارد که آنها چقدر خوب روسها و طرز فکر آنها را می شناسند.
پی بردن به احساسات عمومی برای خود پوتین که ارتش کوچکی از نظرسنجی های خود را برای ارزیابی روحیه ملی دارد به همان اندازه مهم است. اما آیا واقعاً می تواند به آنها اطمینان داشته باشد تا آنچه را که نمی خواهد بشنود هم به او بگویند؟ او ممکن است هرگز نتواند خود را از روایتهای تبلیغاتی خود که به طرز شگفتانگیزی با رفتار طرفداران پریگوژین در روستوف در تضاد است، رهایی بخشد.
این مشکل با کسانی که در حال انجام نظرسنجی هستند تشدید می شود. دو مورد از برجستهترین سازمانهای نظرسنجی در کشور، مرکز تحقیقات افکار عمومی روسیه (VCIOM) و بنیاد افکار عمومی (FOM)، تحت کنترل دولت هستند. سومین مورد، مرکز که توسط گروهی از کارشناسان که در سال 2003 از VCIOM جدا شدند تشکیل شد و اغلب به عنوان مستقل توصیف می شود، بارها مورد حمله کرملین قرار گرفته که آن را به عنوان عامل خارجی محکوم کرده است.
دو سال پیش، وبسایت مستقل Proekt تحقیقی را منتشر کرد که ادعا میکرد کرملین مستقیما در کار VCIOM دخالت دارد. روزنامهنگاران ادعا کردند که VCIOM با تغییر عبارت سؤالات نظرسنجی به روشهایی که پاسخهای «مناسب» را به پاسخدهندگان القا می کند آنها را تحت فشار قرار می دهند.
همچنین گفته میشود که مقامات دولتی برگزارکنندگان نظرسنجی ها را متقاعد کردهاند که از نشان دادن روندهای بلندمدت در میزان اعتماد و محبوبیت پوتین در وبسایت شرکت خود خودداری کنند؛ از جمله پایینترین میزانی که در سال 2018 شروع شد، زمانی که موقعیت او به دلیل اصلاحات عمیقاً نامطلوب بازنشستگی تضعیف شد. اعتماد روس ها به رئیس جمهور خود در مارس 2020 به کمترین میزان در 14 سال گذشته یعنی 28.3 درصد کاهش یافت، اگرچه متعاقباً پس از تهاجم گسترده به اوکراین به شدت افزایش یافت.
بر اساس آخرین نظرسنجی لوادا که در ماه مارس منتشر شد، دادههای لوادا و سایر نظرسنجیهای مستقل، مانند روسی فیلد و گروه کرونیکل نشان میدهد که حمایت عمومی از جنگ همچنان قوی است ؛ 77 درصد. با این حال، لوادا همچنین تاکید کرد که بیشتر پاسخ دهندگان (52 درصد) طرفدار مذاکرات صلح هستند تا ادامه خصومت ها (40 درصد)، که با خواسته های کرملین همخوانی ندارد. 66 درصد از افراد مورد بررسی موافق بودند که روسیه بهای بسیار بالایی را برای تهاجم پرداخت می کند.
ولادیمیر میلوف، فعال اپوزیسیون می نویسد که این یافته ها تصویر حمایت ظاهراً محکم از جنگ را که اغلب در رسانه ها نقل می شود، پیچیده می کند. او استدلال میکند که تعداد کل حامیان ذکر شده در نظرسنجیها باید تفاوتهای مهم بین کسانی که «بیقید و شرط» از جنگ حمایت میکنند (گروهی که او ۳۵ تا ۴۰ درصد میداند) و آنهایی که «بیشتر از آن حمایت میکنند تا با آن مخالفت»، به تصویر کشیده شود.
او خاطرنشان میکند که نظرسنجیها همواره مخالفت شدیدی را با موج دوم بسیج نظامی برای اعزام به خط مقدم نشان داده، احتمالاً به همین دلیل است که پوتین تاکنون از صدور دستور آن خودداری کرده است.
میلوف همچنین می گوید که مخاطبان تلویزیون دولتی روشی که از دیرباز مورد پسند پوتین برای تثبیت پیامش در اذهان مردم بود در حال کاهش شدید است، که نشانهای از کاهش اعتماد به رسانههای رسمی است. او توجه را به تفاوتهای جمعیتی فاحش در میان پاسخدهندگان جلب میکند: حمایت از جنگ در میان افراد مسن و روستایی غالب است، در حالی که در میان جمعیت شهری جوانتر در ضعیفترین حالت خود قرار دارد.
اکثریت قریب به اتفاق مردم اساساً بی تفاوت هستند و به نظرسنجی ها و مقامات هر آنچه می خواهند بشنوند را خواهند گفت. برخی از کارشناسان آن را با اصطلاح زیبا "بی تفاوتی آموخته شده" توصیف می کنند.
کارشناسان در حال آزمایش راههای جدیدی برای مقابله با مشکل بی اعتمادی به نظرسنجی ها هستند. یکی از این راه ها استفاده از قدرت جمعآوری دادههای اینترنت است. دو دانشمند علوم سیاسی بریتانیایی، در حال بررسی پرسشهای جستجوی روسها در گوگل و یاندکس، یک موتور جستجوی داخلی هستند.
این دادهها، در میان چیزهای دیگر، نشان میدهد که روسها از لحاظ مالی بسیار کمتر از آنچه اغلب ادعا میشود احساس امنیت میکنند: پرسشها درباره «ورشکستگی»، «تأمین مالی مجدد وام مسکن» و «اهدای کلیه» از آغاز تهاجم افزایش یافته است. جستجوها درباره افسردگی، اضطراب و خودکشی نیز به شدت افزایش یافته است. محققان همچنین افزایش پرسشهای مربوط به استبداد (از جمله کار مورخ هانا آرنت در مورد توتالیتاریسم و اورول 1984) را دنبال کردند.
برای مدت طولانی، معامله ضمنی میان مردم و کرملین این بوده که پوتین رفاه و ثبات را به ارمغان می آورد و روس ها با سکوت سیاسی به آن پاسخ می دهند. اکنون این معامله با جنگ، با سربازی اجباری، عدم اطمینان اقتصادی شکسته شده است. این روزها حضور رژیم در زندگی شما بسیار زیاد شده است. اکنون در جامعه روسیه افرادی سیاسی شدهاند که قبلاً به سیاست علاقه نداشتند.
در نهایت یک چیز مسلم است: وقتی کسی به شما میگوید که روسها در دیدگاههای خود متحد و یکدست هستند، حرف آنها را نپذیرید. فهمیدن اینکه واقعاً در درون آن سرها چه می گذرد آسان نخواهد بود.